عوامل مؤثر بر روان درمانی مبتنی بر مواجهه در اختلال فوبی خاص : مرور نظام دار ؛ بخش دوم

ملاحظه ی نتایج پژوهش در چهار چوب نظری

یافته های ما ، فقط عوامل معدودِ تأثیر گذار در موفقیت روان درمانی مبتنی بر مواجهه را نشان داد . البته می توان این عوامل را به خوبی با روی کرد یاد گیری باز دارنده ( کرسکی و همکاران ، 2014 ، 2008 ) که پیش تر هم ذکر آن رفت ، ادغام کرد . طبق این روی کرد ، بیماران روابط بازدارنده ی ثانویه ای را با محرک ترس ناک ایجاد می کنند ، بنابراین روان درمانی مبتنی بر مواجهه زمانی با موفقیت همراه خواهد بود که فرصت های جدیدی را برای بنا کردن و تقویت رابطه های جدید در اختیار آن ها قرار دهد ( کرسکی و همکاران ،  2014 ) . این نظریه ، خود را از مدل های قدیمی تر روان درمانی مبتنی بر مواجهه مثل مدل شرطی سازی ایوان پاولف متمایز می کند ، چرا که این مدل قائل به پیش فرض تداعی های قدیمی نیست بلکه بر روی تداعی های جدا گانه و جدید تری کار می کند . حال ، هر عاملی که امکان بیش ترین یاد گیری را فراهم بیاورد و محیطی سر شار از یاد گیری را خلق کند ، بیش ترین کمک را به امر درمان می کند .

در بررسی ما این عوامل عبارت بودند از : وجود خود کارآمدی بالا قبل از روان درمانی مبتنی بر مواجهه ( بندورا و همکاران ، 1977 ؛ کوت و بو چارد ، 2009 ؛ ویلیامز و همکاران ، 1984 ؛ زول نر و همکاران ، 2000 ) ، رگه ی پایین اضطراب ( موریس و همکاران ،  1998 ؛ راد ریگوز و همکاران ، 1999 ) ، پر داختن به انزجار به همان اندازه ی اضطراب حین انتخاب محرک ها ( چاپلین و کار تر ، 2011 ، دی جانگ و همکاران ) ، تمرکز بر تغییر شناخت های مربوط به اختلال فوبی خاص ( بندورا و همکاران ، 1974 ؛ دی ، 1972 ؛ کامفیوز و تلچ ، 2000 ) ، تغییر بافت میان جلسات روان درمانی مبتنی بر مواجهه (بندریان – بلوچ و همکاران ، 2015 ؛ مست کوسکی و همکاران ، 2002 ) ، تمرکز بر تغییرات ضربان قلب ( آلپرتو سل ، 2008 ؛ بور ناز و همکاران ، 2012 ) و خوابیدن پس از روان درمانی مبتنی بر مواجهه ( کلیم و همکاران ، 2014 ؛ پیس – اسکات و همکاران ، 2012 ) . همه ی این عواملی که ذکر شد در خلق روابط جدید با محرک های ترس ناک کمک می کنند : خواه با توان مند ساختن بیمار نسبت به گشاده تر بودن به تجارب جدیدی که انتظارات مرتبط با ترس را در او نقص می کند ( خود کار آمدی بالا و رگه ی پایین تر اضطراب ) ، یا با عمیق کردن خاموشی ( رز کورلا ، 2006 ) در مواردی که افزون بر اضطراب و شناخت های مرتبط و ضربان قلب بر انزجار هم پرداخته می شود ( تغییر بافت ، دی سیکلو سرین و خواب ) .

با وجود این ، برخی از راهبرد های بهینه سازی روان درمانی مبتنی بر مواجهه که توسط مست کرسکی و همکاران وی پیشنهاد شده اند ، با یافته های ما متناظر نبودند . به ویژه مفروضه ی مربوط به روی کرد یاد گیری باز دارنده به نظر می رسد که در باره ی تغییر محرک صدق نمی کند . یک دلیل احتمالی برای این امر ، تمرکز مطالعه ی حاضر بر اختلال اضطرابی کاملا خاص یعنی اختلال فوبی خاص است . اختلال فوبی خاص با ترس از یک محرک اختصاصی مشخص شده است . به نا بر این ، شاید اصلا نباید آن را به سایر اشکال محرک های ترس ناک مشابه تعمیم داد . هم چنین این امر تبیینی است بر این که چرا به نظر می رسد طول و تعداد جلسات روان درمانی مبتنی بر مواجهه که نقش چندانی در امر درمان نداشته باشد . یاد گیری شناخت های جدید در زمینه ی اختلال فوبی خاص آسان تر از سایر انواع اختلال فوبی خاص یا اختلال های اضطرابی است . وقتی که این درمان در شکل دهی تجارب یاد گیری جدید موفق عمل می کند ، پس نیازی به زمان یا تکرار بیش تر تجارب نمی باشد . افزون بر این ، یافته های ما نشان می دهند که برخی عوامل ، فقط موفقیت در یک بعد را می سنجند ( مثل بعد رفتاری ، ذهنی ، فیزیو لوژیکی یا درجه بندی پزشکان ) .

نتیجه گیری

مطالعه ی حاضر ، عوامل بالقوه تاثیرگذار بر موفقیت روان درمانی مبتنی بر مواجهه را در بیماران مبتلا به اختلال فوبی خاص بررسی کرد . ما پس از مطالعه ی مقاله های مربوطه ، موضوع مد نظر خود را در چهار زیرگروه « هیجان ، شناخت ، رفتار و فیزیو لوژی ” مورد کنکاش قرار دادیم . بهترین شواهد برای عوامل ذیل به دست آمد : رگه ی پایین اضطراب ، انگیزه و خود کار آمدی بالا قبل از روان درمانی مبتنی بر مواجهه ، تغییر در سطوح کور تیزول بالا و ضربان قلب ، کار بر روی انزجار در کنار اضطراب ، اجتناب از تن آرامی ، تمرکز بر تغییر های شناختی ، تنوع بافت ، خواب و دارو های تقویت کننده ی حافظه . این بررسی در خدمت دو هدف قرار دارد : نخست ، کمک به برنامه ریزی و اجرای روان درمانی مبتنی بر مواجهه با شانس بالای موفقیت . دوم ، ارائه ی چالش ها و زمینه هایی برای پژوهش های آتی .

منبع :

https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S014976341930404X?via%3Dihub

فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره