آن چه که باید در باره ی اختلال شخصیت اسکیزوئید بدانید

اختلال شخصیت اسکیزوئید که به ندرت مورد توجه قرار می گیرد ، ممکن است زندگی شما را تخریب کند .

من همیشه فکر می کنم که اختلال شخصیت اسکیزوئید یک اختلال روانی پنهان است زیرا اکثر افراد مبتلا به آن در خفا از آن رنج می برند . تا زمانی که آن ها نتوانند به شما اعتماد کنند ، بعید به نظر می رسد که آن ها قبول کنند واقعا مشکلی دارند . اگر آن ها را ببینید ، به احتمال زیاد آن ها را عده ای افراد سخت کوش در نظر بگیرید که علاقه ی چندانی به آشنا شدن با دیگران ندارند . اما در واقع آن ها مشکل های بسیار جدی تری دارند . وقتی نزد بسیاری از افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید صحبت می کنم ، آن ها فکر می کنند منظور من اختلال های جدی تری مثل اختلال شخصیت اسکیزو تایپی ، اختلال اسکیزو فرنی یا اختلال اسکیزو افکتیو است . اختلال اسکیزو فرنی و اختلال اسکیزو افکتیو دو اختلال روان پریشی بسیار جدی هستند ، افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزو تایپی ظاهر عجیب و غریب و آشفته تری نسبت به اختلال شخصیت اسکیزوئید دارند . به احتمال زیاد علت این سر در گمی پیشوند اسکیزو باشد که از کلمه یونانی Spilt به معنای تقسیم گرفته شده است . در ادامه ی مقاله به جای اختلال شخصیت اسکیزوئید مخفف آن یعنی SPD را به کار خواهم گرفت .

افراد دارای SPD دارای چه مشکل های می باشند ؟

فقدان اعتماد بنیادین

آن ها به خاطر تجارب تروماتیک دوران کودکی ، داشتن والدین بی تفاوت ، غافل ، مزاحم یا آزار گر به این باور رسیده اند که نمی توان به دیگران تکیه کرد ، زیرا انسان ها ذاتاً نا ایمن هستند . اکثر آن ها گزارش کرده اند که در هفت سالگی متوجه شدند افراد بزرگ سال قابل اعتماد نمی باشند ( کلین ، 1995 ) . آن ها اغلب ، والدین دارای اختلال شخصیت خود شیفته یا اختلال شخصیت مرزی داشته اند که کودکی آن ها را به جهنم تبدیل کرده بودند .

خودکفایی افراطی

افراد دارای SPD برای حل مساله ی بی اعتمادی به دیگران تلاش می کنند که تا حد ممکن مستقل و متکی به خود باشند . آن ها به جای این که روی کمک یا اعتبار بخشی دیگران حساب کنند ، سعی می کنند که به صورت کامل متکی به خود باشند . به ندرت جزئیات زندگی شخصی خود را با افراد زیادی در میان می گذارند . آنها مصداق کامل عبارت « در لاک خود بودن » هستند.

تجزیه

مراجعه کنندگان دارای SPD من به صورت معمول در دوران کودکی مورد آزار قرار گرفته اند ، یعنی زمانی که آن ها نه قادر به مقابله بودند و نه می توانستند آن مکان را ترک کنند . اما به خوبی یاد گرفتند که هر وقت خیلی ترسیدند از بدن خود جدا شوند و به مکان امنی در ذهن خویش پناه ببرند . متاسفانه با رسیدن به سن بزرگ سالی ، این عادت تجزیه چنان در آنها ریشه دوانیده است که به طور خود به خود انجام می گیرد و آن ها به این راحتی ها نمی توانند از این حالت تجزیه جلو گیری کنند .

ترس های اجتماعی

بیش ترِ اَشکال صمیمیت بین فردی از نظر افراد دارای SPD بالقوه خطر ناک تجربه می شود . به ویژه اگر فرد مقابل دارای صدای بلند باشد یا روش سلطه گرانه ای در رابطه داشته باشد و یا اگر فرد پیش بینی ناپذیر باشد .

رفتارهای اجتنابی

اکثر افراد در واکنش به ترس های اجتماعی ، خود را از نظر فیزیکی و عاطفی تا حد ممکن از دیگران دور می سازند . به عنوان مثال اگر مجبور به شرکت در یک مهمانی شوند، به صورت معمول با برداشتن یک نوشیدنی سعی می کنند در حاشیه بمانند یا نزدیک به محل خروج بایستند .

روزنه های فرار در رابطه

آن ها در روابط صمیمی خود ، روزنه هایی برای فرار خلق می کنند . منظور من از روزنه ی فرار ، شیوه های آسانی است که آن ها برای توجیه ترک رابطه ی موجود استفاده می کنند ، مثل داشتن شغلی که مستلزم مسافرت زیاد است ، یا برقراری رابطه با افراد متاهل ، چون افراد متاهل نمی توانند وقت زیادی با آن ها صرف کنند . فکر این که روابطی بدون مانع داشته باشند ، آن ها را بسیار مضطرب می کند .

ورود و خروج به رابطه

یکی از الگو های رابطه در افراد دارای SPD این است که آن ها بار ها به یک رابطه ی صمیمی وارد می شوند و سپس آن را ترک می گویند ( کلین ، 1995 ) . نخست احساس عشق شدیدی می کنند و سعی دارند احساس متقابل را از طرف دیگر رابطه دریافت کنند . اما وقتی که طرف مقابل شروع به ابراز احساس می کند بلا فاصله آن ها احساس می کنند که موانع رابطه ی صمیمی آن ها از سر راه برداشته شده است پس در نتیجه می ترسند و تصمیم به ترک رابطه می کنند ، تا بدین وسیله از خود محافظت نمایند .

فقدان کلی روابط شی و ثبات شی

افراد دارای SPD فاقد روابط کلی شی یا ثبات شی هستند مثل اکثر اختلال های شخصیت . داشتن روابط شی به فرد این توانایی را می دهد که خودش و دیگران را به نسبت واقع بینانه تر ، با ثبات و منسجم ببیند ، به طوری که هم زمان خصوصیات دوست داشتنی بودن و دوست داشتنی نبودن را در همه کس و خودش بببیند . اگر فرد ثبات شی را تجربه کند می تواند روابط کلی را در صورت عصبانی شدن ، آسیب دیدن ، نا امیدی یا فاصله ی جسمی از دیگران حفظ کند . بدون این دو ، فرد همه چیز را یا خوب و یا بد می بیند . از منظر افراد دارای SPD یک موقعیت یا « امن است یا نا امن » .

خلاصه

باوری که درباره ی SPD وجود دارد این است که از همان اوایل دوره ی کودکی با هدف تطبیق با فقدان عمده ی هماهنگی از سوی مراقب های کودک آغاز می شود . آن ها به جای این که احساس دوست داشتنی بودن ، ایمن بودن و درک شدن را از اطرافیان بگیرند ، ترکیبی از آزار ، غفلت و مزاحمت را تجربه می کنند . این تجارب منجر به بی اعتمادی آن ها به دیگران می شوند. در نتیجه افراد بزرگ سال دارای SPD ، سخت کار می کنند تا بتوانند تا حد ممکن از دیگران مستقل شوند . بیش تر آن ها در تنهایی به سر می برند زیرا فقط زمانی احساس امنیت دارند که تنها هستند .

منبع :

https://www.psychologytoday.com/us/blog/understanding-narcissism/202010/what-everyone-ought-understand-about-schizoid-personality

فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره