بهبودی روان شناختی در ترومای جمعی بر مبنای اصالت ادراک شده ؛ بخش اول
مقدمه
پژوهش های قبلی نشان می دهند که اصالت ادراک شده ، ارتباط مثبتی با سلامتی روان شناختی و احساس ایمنی در مواجهه با تهدید ها دارد . پژوهش حاضر هم به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا اصالت ادراک شده منجر به تقویت بهبودی از پیامدهای منفی روان شناختیِ ناشی از ترومای جمعی ( مثل بلایای طبیعی ) می شود یا خیر . نمونه های شرکت کننده در این آزمون 570 نفر از دانش جویان دوره ی کار شناسی بودند که به گزارش خود آن ها مواجهه ی مستقیم یا غیر مستقیم با طوفان هاروی را داشته اند . ما مواجهه ی افراد را با بلایا ، استرس حاد ، استرس پس از سانحه ( PTSD ) ، مقابله و اصالت را در دو زمان مختلف سنجیدیم ، نخست تقریبا یک ماه پس از طوفان و بار دوم 9 هفته پس از آن .
نتایج
با استفاده از مدل سازی چند سطحی بررسی کردیم که آیا اصالت به بهبودیِ ترومای جمعی کمک می کند یا خیر . نتایج نشان دادند که در ارز یابی نخست ، زندگی مقتدرانه ی درک شده ، شاخص های مختلفی از استرس مرتبط با طوفان را در ارز یابی دوم پیش بینی کرد . به ویژه شرکت کنندگانی که در بار اول زندگی معتبر کم تری گزارش کرده بودند ، سطح استرس بیش تری را در ارز یابی دوم گزارش کردند ، داده ها با افرادی که سطوح زندگی معتبر بیش تری گزارش کرده بودند ، مقایسه شدند . این اثرات حتی پس از کنترل پیش بینی کننده های استرس ( سطوح استرس در بار نخست و راه کار های مقابله ای ) باقی مانده بودند .
بحث
یافته ها ، بینش اولیه ای را نسبت به اصالت به عنوان بخشی از شبکه ی بزرگ کیفیات روانی و اجتماعی پیوسته به هم ارائه می دهد که توان کمک به بهبودی از تروما را دارد .
در سطح زیرین بخش های محافظت کننده افراد باز مانده از تروما ، ماهیتی آسیب ندیده وجود دارد ، خویشتنی که متکی به خود ، کنجکاو و آرام است ، خویشتنی که با محافظت کننده های مختلفی که در صدد تأمین بقای او هستند ، از نابودی در امان مانده است . هنگامی که این محافظان اطمینان حاصل می کنند که امنیت لازم برای جدایی وجود دارد ، خویشتن به صورت خود جوش ، ظاهر می شود و بخش های زیرین سالم ، آماده ی فر آیند التیام بخشی می شوند .
ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ( DSM – 5 ) ، تروما را مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ ، آسیب جدی ، یا خشونت جنسی تعریف می کند ( انجمن روان پزشکی ایالات متحده ی آمریکا ، 2013 ، ص 271 ) . چنین وقایعی ترس و درماندگی شدیدی را در افراد بازمانده راه اندازی می کند . در آن ها احساس های پایدار خشم ، گناه و شرم را ایجاد می کنند ( جونز و کاریتون ، 2014 ) . بنجیت و همکاران ( 2016 ) مطالعه ای را بر روی 68894 فرد از 24 کشور انجام دادند و به این نتیجه رسیده اند که بیش از 70 در صد از افراد شرکت کننده در مراحل مختلف زندگی خود ، روی داد های تروماتیک را تجربه کرده اند و حدود 31 در صد از آن ها چهار بار یا بیش تر با این روی داد ها مواجه شده اند . تجربه ی تروما ، به ویژه در اوایل زندگی ، با آسیب های روان شناختی مختلفی همراه بوده است ( دیک سون ، هاوی و استار لینگ ، 2005 ؛ کاور سانت آنا و همکاران ، 2007 ) . تعجب آور نیست که 80 در صد از مراجعان به کلینیک های سلامت روان جامعه ، در مراحلی از زندگی خود ، روی دادی تروماتیک را تجربه کرده اند ( برسلاو و کیز لر ، 2001 ، شای ، 2013 ) . بررسی این که چه گونه افراد ، تروما را تجربه ، پردازش می کنند و از آن بهبودی می یابند ، از اهمیت جهانی برخوردار است .
تجربه ی ترومای شخصی ، به عنوان روی دادی آسیب رسان از لحاظ روان شناختی توصیف شده است که معنای زندگی افراد را مختل کرده است ( آپدی گراف و تیلور ، 2000 ) و فرضیه های بنیادین آن ها را درباره ی خویشتن و جهان به چالش می کشد ( جانوف – بول من ، 1985 ) . هر دو مسیر مثبت و منفی در وا کنش به تروما ثبت شده است ( لیپور و ریونسون ، 2014 ) ، اما یافته های مداوم پژوهشی نشان می دهند که در کل ، تروما پیامد های منفی مستقیمی بر روی بهزیستی افراد به جای می گذارد ( کالت من ، کراپ نیک ، استو کتون ، هوپر و گرینف ، 2005 ؛ کان زاستی ، 2012 ؛ میلز ، تیسون ، رز و پیتر زف ، 2006 ) . به ویژه این که ، افراد بازمانده از تروما بیش تر احتمال دارد که پریشانی روان شناختی و بیماری های روان پزشکی را تجربه کنند ( تار نر ، ویستون و للاید ، 1995 ) ، آن ها به احتمال زیاد بیش تر از دیگران در ساز گاری با گذر گاه های زندگی به تقلا افتاده اند ( بن یارد و کانتور ، 2004 ) و مشکل های جسمی در میان آن ها ، شیوع بیش تری دارد ( نرو من و همکاران ، 2006 ) .
چون در تروما های جمعی ، مثل بلایای طبیعی ، کل جامعه روی داد تروماتیک مشابهی را تجربه کرده اند و فر آیند بهبودی یک سانی انتظار می رود ، این تروما ها پیچیدگی خاص خود را دارند . آن ها ، پتانسیل اثرات منفی مثل دست کشیدن از کمک و لزوم جا به جایی ، اثرات خنثی مثل پویایی های فرهنگی ، اجتماعی – سیاسی و اثرات مثبت مثل حمایت اجتماعی را که از اقدامات عمومی بهبودی حاصل می شود ، با خود دارند . آپدی گراف ، سیلور و هول من در سال 2008 مطالعه ای در این زمینه انجام داده اند و دریافتند که پس از حمله های تروریستی 11 سپتامبر ، پیامد های روان شناختی منفی در گستره ی جغرافیایی ایجاد شده بود . این یافته نشان می دهد که بررسی ترومای جمعی ، اثرات بالقوه ای را در مقیاس جغرافیایی وسیعی خواهد داشت . هر چند که ارز یابی اثرات روان شناختی بلایای طبیعی در سطح اجتماعی ، امری دشوار است ، اما پژوهش های قبلی نشان داده اند که تروما های جمعی توان تضعیف نظام اعتقادی افراد را دارند و تلاش های آن ها را برای معنا دهی به روی داد ها تقویت می کنند ( هول من و سیلور ، 1998 ) .
هم چنین پژوهش ها نشان داده اند که مواجهه با تروما های جمعی با پاسخ های استرس حاد و سطح بلند مدت استرس پس از سانحه ( PTSD ) ، مرتبط است ( گار فین ، هول من و سیلور ، 2015 ) ، البته برخی از پژوهش ها هم نشان داده اند که این اظهار نظر ها ، ادعایی بیش بر آورده شده است ( بو نا نو ، بروین ، کان یاستی و گریکا ، 2010 ) . صرف نظر از نقشی که تروما های جمعی در پریشانی های روان شناختی گسترده دارند ، آن ها اهمیت شناسایی عوامل فردی و محیطی تسهیل کننده ی تاب آوری افراد را نیز بر جسته می سازند که از این منظر عوامل فوق ، به عنوان ساز گاری سالم با تجارب تروماتیک تعریف می شوند ( بونانو و همکاران ، 2010 ) . پژوهش های قبلی نشان می دهند که نگرانی های وجودی با تجارب تروما و بهبودی از آن ، ارتباط دارند . پژوهش های طوفان کاترینا حاکی از این است که مواجهه با طوفان ، ارتباط مستقیمی با معیار های مختلف پریشانی وجودی دارند ( اسکات و ویمز ، 2013 ) .
Maffly-Kipp , J . , Flanagan , P . , Kim , J . , Schlegel , R . J . , Vess , M . , & Hicks , J . A . ( 2020 ) . The role of perceived authenticity in psychological recovery from collective trauma . Journal of Social and Clinical Psychology , 39 ( 5 ) , 419 – 448 .
فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره