چه گونه می توانید روان خود را بازی چه قرار دهید ؟ ؛ بخش دوم
در سال 1977 ، آلن لانگر – روان شناس – ، درباره ی این پدیده که من آن را باز تاب وجدان می نامم ، پژوهشی انجام داد . او بررسی کرد که در صف نوبت برای دست گاه فتو کپی ، کدام یک از سه در خواست زیر باعث می شود که افراد نوبت خود را به دیگری بدهند :
درخواست اول ( در خواست خالی ) : ببخشید ، من پنج صفحه دارم . می توانم از دست گاه فتو کپی استفاده نمایم ؟
درخواست دوم ( در خواست همراه با ارائه ی دلیل ) : ببخشید ، من پنج صفحه دارم . می توانم از دست گاه فتو کپی استفاده کنم ؟ چون بسیار عجله دارم .
در خواست سوم ( در خواست همراه با ارائه ی دلیل غیر واقعی ) : ببخشید ، من پنج صفحه دارم . می توانم از دست گاه فتو کپی استفاده کنم ؟ چون این فتو کپی ها را نیاز دارم .
نتیجه ی این پژوهش نشان داد که 93 در صد از افرادی که در نوبت بودند ، به در خواست سوم جواب مثبت دادند . ارائه ی جمله های بی معنا اما با شور و شوق تأثیر قابل توجهی دارد . این روش که در آن نحوه ی ارائه جمله مؤثر تر از معنای جمله عمل کرده است ، در روابط مبتنی قلدری نیز تأثیر دارد . ما گرایش داریم که سخنان یک فرد قلدرِ بی عاطفه و در واقع بی عقل را بپذیریم . برای عقب راندن افراد ، یک شجاعت ظاهری کافی است . ما دنبال درد سر نیستیم و این صبوری را در خود پرورانده ایم که قبل از مقابله با قلدری که سعی دارد مرزهای ما را رد کند ، بیاندیشیم .
محدودیت های با وجدان بودن
مدت ها است که این مانترا را با خودم تکرار می کنم که « اگر نمی خواهی حماقت کنی ، پس داشتن مقداری اضطراب را به جان بخر » . این عقیده را تأیید نمی کنم که می گوید نباید افکار دیگران برای تو مهم باشند . البته که باید به آن اهمیت بدهی . عشق ورزیدن نسبت به خودم باعث می شود که به نفع خود عمل کنم . شاید برخی فکر کنند که با وجدان بودن به معنای این است که به آن چه از ذهن دیگران می گذرد ، اهمیت دهم . بزرگ شدن در فرهنگی که به فکر دیگران بودن ، شفقت ، همدلی و گوش دادن به آن ها را ترغیب می کند ، باعث شد که متوجه محدودیت هایی که با وجدان بودن برایم به ارمغان می آورد ، شوم ؛ چه گونه می توانم در عین عمل با ذهنی باز ، ذهن خود را کنترل کنم ؟ چه گونه می توانم توجه محدود خود را در میان همه صدا های بسیار نزدیکِ اطراف که سعی در شکل دادن به شخصیت من دارند ، به برخی از آن ها معطوف سازم .
به نا بر این چگونه می توان تصمیم گرفت که آیا باز تاب با وجدانی اجازه ی عمل دارد یا خیر و چه زمانی باید گوش دادن به قلدرهایی را که بر سر ما داد می زنند یا غرولند می کنند ، متوقف کنیم ؟ برای این کار ، توصیه هایی داریم :
هرگز بیش تر از خود این افراد به جمله های آن ها گوش فرا ندهید . اگر احساس کردید که افراد جمله های بی معنایی را به عنوان سلاحی به کار می گیرند ، آن ها را نا دیده بگیرید . فقط گفته های آن ها را که چیزی جز غرولند نیست ، بشنوید نه بیش تر . اگر به دلیل ظاهر سازی های آشکار آن ها نتوانستید به خوبی آن ها را نا دیده بگیرید ، از آن ها درباره معنای جمله های آن ها سوال کنید . اگر که نتوانستند تعریفی عینی از گفته های خود ارائه دهند ، فرض را بر این بگذارید که آن ها از گفته های خود به عنوان سلاحی استفاده می کنند .
در برخی موارد این اصطلاح ها با هدف تحقیر به کار برده می شود . اما معنای آن ها چیست ؟ چه گونه می توان به صورت عینی تشخیص داد که چه کسی سزا وار این بر چسب های منفی است ؟ این که با آوردن مثالی سعی در تعریف واژه کنیم ، کار درستی نیست . در مقابل ، کسانی که این بر چسب ها را می خورند ، گرایش به عقب نشینی دارند ، آن ها دچار تردید می شوند . این همان باز تاب وجدان و زادۀ تمدن است و در واقع کاری است که در مقابل این افراد نباید انجام داد . وقتی که فردی شما را متهم می کند که خود خواه ، بی ملاحظه ، غیر حرفه ای ، خود شیفته ، قلدر ، ترسو و یا هر چیز دیگری هستید ، جمله های آن ها را بشنوید اما به آنها محل ندهید و به این توجه کنید که آیا اصلا خود این افراد متوجه گفته های خود هستند یا در تلاش هستند که با گفتن هر واژه ای به هدف خود برسند . وقتی که خود آن ها به جمله های خود توجه ندارند ، شما چرا این کار را می کنید ؟
منبع :
https://www.psychologytoday.com/us/blog/ambigamy/202103/do-you-allow-yourself-be-bullied-and-gaslit
فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره