چه گونه می توانید روان خود را بازی چه قرار دهید ؟ ؛ بخش اول

افراد با وجدان هرگاه با داد یا غر زدن دیگران مواجه شوند ، به صورت معمول از موضع خود عقب نشینی می کنند . افراد قلدر به خوبی می دانند که کدام جمله ها برای به عقب راندن این افراد مناسب هستند و اغلب بدون این که به معنای آن ها فکر کنند ، اقدام به گفتن جمله ها می کنند . افراد با وجدان حتی جمله های بی معنای افراد قلدر را هم به دل می گیرند . از این به بعد تصمیم بگیرید که به سخنان کسی که به نظر از دست شما عصبانی است ، گوش ندهید ، به خاطر داشته باشید که به کلمات بیش تر از اعمال توجه نکنید . با وجدان بودن خوب است اما ما را در مقابل افراد نا دان آسیب پذیر می کند . چرا که افراد با وجدان هرگاه در مقابل افرادی قرار بگیرند که به آن ها غر یا بر سر آن ها داد می زنند ، دست به عقب نشینی می زنند . این بیش از یک باز تاب نیست و افراد نادان از آن سو ء استفاده می کنند .

وقتی که دیگران از افراد با وجدان ها انتقاد می کنند ، آن ها تمایل به دفاع را در خود مهار می کنند . آن ها معتقد هستند که باید سو گیری تأیید را کنترل کنند . آن ها دوست دارند که پذیرا باشند ، نظر دیگران را هم ملاحظه نمایند و خود را با سایر افراد هم ساز کنند . آن ها فکر می کنند که همه سزا وار شنیده شدن هستند . ما باید مزیت تردید را هم به افراد نشان دهیم ، تلاش واقعی برای درک دیگران . این یعنی شفقت ، یعنی همدلی . افراد با وجدان از این نوع احترام به عنوان فضیلتی جهانی استقبال می کنند .

اکنون مشکل اینجا است که این فضیلت فرا گیر نیست . اصلا برخی مردم نه سزا وار شنیده شدن در زمانی که داد یا غر می زنند هستند ، نه سزا وار اهمیت دادن به آن ها موقع صحبت کردن ، نه حتی اهمیت دادن به معنای گفته های آن ها . هر کسی ممکن است در دام عادت داد زدن و غر زدن گرفتار آید . آسان است از هر چیزی و هر کسی عصبانی شوید . بر روی دیگران داد بزنید و به آن ها غر بزنید و در نتیجه احساس خواهید کرد که فردی مهم هستید . هر قدر بیش تر داد بزنید و غر بزنید ، احساس اهمیت بیش تری خواهید کرد . به هر اندازه هم که احساس اهمیت فزونی بگیرد این افراد بیشتر داد می زنند و بیش تر غر خواهند زد . چرخه ای معیوب که ممکن است افراد را در دام خود شیفتگی و نا دان بودن گرفتار آورد ، افرادی که به معنای گفته های خود اهمیت نمی دهند و هر کاری که می توانند بدون تأمل انجام می دهند . از سویی باز تاب با وجدان بودن بر این رفتار ها دامن می زند .

مزایای باز تاب با وجدان بودن

اکثر افراد در حیرت هستند که چه گونه ممکن است مدت طولانی در روابط بسیار بدی دوام آورده باشند . تبیین استمرار این روابط به دست باز تاب با وجدان بودن است . ممکن است رئیس ، شریک یا هر کس دیگر با حالت آمرانه ، متأثر یا پا فشاری قاطعانه به سمت شما بیاید و شما بدون این که کاری انجام دهید ، میدان را خالی کنید و تسلیم شوید . این همان باز تاب وجدان است .

شهروندان با وجدانِ متعهد به مدنیت وقتی که در معرض داد و فریاد و غرو لند قرار می گیرند می ترسند حتی وقتی که همه ی آن چه که دریافت می کنند فقط همین داد و فریاد باشد نه بیش تر .  تا زمانی که افراد با وجدان سخنان افراد نا دان را مهم می پندارند ، آن ها هم نیازی به تامل درباره ی گفته های خود نمی بینند . افراد نا دان خوب می دانند که چه کار می کنند ، آنها می دانند که چطور داد بزنند و با چه نوع غرولند هایی به اهداف خود در ارتباط با افراد با وجدان می رسند .

تا زمانی که افراد با وجدان جمله های افراد نا دان را مهم می پندارند ، یک فرد نا دان نیازی به اندیشیدن درباره معنای گفته های خود نمی بیند . آن ها معنا را از گفته های خود می زدایند و فقط غر می زنند . این رفتار تأثیر بسیار بدی بر روی افراد با وجدان به جای می گذارد و البته که افراد نا دان هم کم سود نمی برند . آن ها به خوبی می دانند که با چه حرف هایی و با چه گونه غر زدن ، افراد را به عقب براند .

منبع :

https://www.psychologytoday.com/us/blog/ambigamy/202103/do-you-allow-yourself-be-bullied-and-gaslit

فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره