فرسودگی شغلی ؛ بخش اول
آیا دچار فرسودگی شغلی شده اید ؟
فرسودگی شغلی چه نشانه هایی دارد و چه گونه باید این نشانه ها را رفع کرد ؟
سیاست های قطبی سازی شده ، بلایای طبیعی ، نژاد پرستی ، احتمال از دست دادن بیمه ی سلامت ، افزایش تنش ها در کره شمالی ؛ هر روز کلی از این اخبار را می شنویم ، اخباری که به روشی آسیب زا بر ما اثر می گذارند . طبق گزارش APA در سال 2017 ، تقریباً دو سوم از سران احزاب ایالت متحده ی آمریکا معتقد می باشند که آینده ی این کشور منبع چشم گیر استرس است . بیش از نیمی از این افراد اظهار می کنند که این پست ترین نقطه ی تاریخی ایالات متحده ی آمریکا است که آن ها به یاد دارند . با افزایش پریشانی های عمومی ، روان شناسان از یک سو باید مدام به نگرانی های مراجعان خود گوش بدهند و از سوی دیگر خود آن ها هم همان استرس ها را تجربه می کنند . نتیجه ی این شرایط چه می شود ؟ خطر فزاینده ی فرسودگی شغلی . فرسودگی شغلی چیزی بیش از احساس خستگی است . طبق گزارش های کریستین ماسلچ ، دکترای روان شناسی که از افراد پیش گام پژوهش در زمینه ی فرسودگی شغلی است و معیارهای طلایی اندازه گیری فرسودگی شغلی را مطرح کرده است ، این عارضه سه مولفه دارد : خستگی طاقت فرسا ، بد بینی و گسست و احساس نا کار آمدی و موفق نبودن ( راهنمای سیاهه ی فرسودگی شغلی کریستین ماسلچ ، ویرایش چهارم ، 2016 ) .
کریستین ماسلچ ، استاد تمام روان شناسی در دانش گاه کالیفرنیا و برکلی و مدیر مسئول ژورنال پژوهش های فرسودگی شغلی بیان می کند : « انسان ها در این شرایط به جای این که بهترین کار خود را انجام دهند ، با حد اقل توانایی های خود ظاهر می شوند » . برد جانسون ، دکترای روان شناسی و استاد تمام دپارتمان رهبری ، اخلاق و قانون در ایالات متحده ی آمریکا ، معتقد است که فرسودگی شغلی در روان شناس ها باعث می شود که افراد مراجعه کننده به آن ها یا بهتر نشوند و یا این افراد متخصص به صورت فعال به افراد مراجعه کننده آسیب می زنند ؛ زیرا نوعی خستگی شفقت در آن ها ایجاد می شود ، شرایطی که برد جانسون آن را معادل ظرفیت مختل شده برای همدلی می داند : « تجارب من نشان داده است که هر چه قدر همدلی مراقب بالا باشد و هر چه روان شناس با مراجعه کننده هایی کار کند که نیاز هیجانی بالایی دارند یا دچار تروما شده اند ، خستگی بیش تری را تجربه خواهد کرد ؛ به نا بر این در شرایطی که روان شناس باید با همدلی بر تجارب مراجع تمرکز کند ، او فقط با روش های شناختی وارد عمل می شود . » در نتیجه ، توانایی پردازش و انعکاس پاسخ به مراجع کاهش می یابد . به نا بر این از نظر برد جانسون با توجه به مسائل فوق ، پرداختن به فرسودگی شغلی یک الزام و بایدِ اخلاقی است . وی خاطر نشان می سازد که بخش اصول اخلاقی روان شناسی و منشور اخلاقی APA به صلاحیت لازم برای افراد متخصص پرداخته است ، در این بخش آمده است که افراد متخصص باید واجد صلاحیت باشند تا با آگاهی از مشکل های شخصیِ تأثیر گذار بر شغل آن ها ، گام های مناسب بر دارند یا حتی در صورت لزوم موقتاً کار را تعطیل نمایند .
آیا شما دچار فرسودگی شغلی هستید ؟
دکتر استسی پرینس ، یکی از روان شناس هایی است که متوجه شد خود وی در معرض خطر فرسودگی شغلی قرار دارد . او با مراجعه کننده هایی کار می کند که تجاربی از قبیل نژاد پرستی ، تبعیض جنسی و . . . دارند . به نظر او « این ها مردمانی هستند که جوامع آن ها را به حاشیه رانده است و آن ها لحظه های بسیار سختی داشته اند » . حتی مراجعه کننده هایی که در این گروه های هدف نیستند ، پریشان تر از قبل می باشند . این موارد ، شغل وی را دشوار تر از قبل کرده است . دکتر استسی پرینس به عنوان یک فعال اجتماعی ، از ترس های مراجعه کننده های خود می گوید و از این که بیش تر ساعت های شغلی خود را صرف شنیدن نگرانی هایی می کند که خود او نیز آن ها را دارد . در گذشته ، او همه این تروما ها را تجربه کرده است – جدایی یا مرگ والدین – مثل چند نفر از مراجعه کننده های خود او و ماجرا این است که در حال حاضر باید هر ساعت دو باره همان تروما ها را بشنود که خود وی پیش تر آن ها تجربه کرده است ، و این شرایط باعث کاهش خود مراقبتی می شود و عدم خود مراقبتی کار وی را دو چندان دشوار کرده است .
در واقع او معتقد است که روان شناس هایی که بیش ترین فرسودگی شغلی را تجربه می کنند ، آن هایی هستند که کم ترین آگاهی را از مشکل های خود دارند . وی اظهار می دارد که پژوهش های بسیاری وجود دارند که نشان می دهند افراد متخصص در ارز یابی خود دقت چندانی ندارند . آن ها علت عدم بهبودی مراجعه کننده را یا تقصیر وی می دانند و یا به روز بدی که داشته اند ، مربوط می دانند . به نظر او ، یکی از راه های غلبه بر خود ارز یابی خوش بینانه این است که همکاران مورد اعتماد با هم جلسه ای تشکیل داده اند و فرسودگی شغلی یا سایر نشانه های فرسودگی هم دیگر را منعکس سازند ، او این کار را روی کرد اشتراک گرایی به صلاحیت می نامد ( آموزش و پرورش در روان شناسی حرفه ای ، جلد 8 ، شماره ی 4 ، 2014 ) . برد جانسون می گوید : « ما باید هوای هم دیگر را داشته باشیم » . این گروه کوچک می تواند به طور مرتب ، این موضوع را بررسی کند – به عنوان مثال به شیوه ی مشارکتی و حمایتی – و افرادی را که به نظر می رسد دچار مشکل می شوند ، در گروه به مشارکت وا دار کنند . به نظر وی ، اعضای گروه می توانند به افراد متخصص در معرض خطر بگویند « من نگران شما هستم زیرا به نظر می رسد که اوضاع به خوبی پیش نمی رود » .
ممکن است افراد متخصص مورد نظر ، افراد مبتلا به تروما را زیاد دیده اند و شاید بهتر باشد که موقتاً تعداد افراد بیمار را کاهش دهند یا حتی خود آن ها به جست و جوی روان درمانی بر آیند . به نظر کریستین ماسلچ ، از جمله نشانه هایی که در خود یا سایر افراد متخصص باید جست و جو کنید عبارت اند از : احساس های منفی در باره ی افراد مراجعه کننده ، کیفیت کاهش یافته ی مراقبت ، ظاهر خسته ، کاهش تماس چشمی ، تحریک پذیری یا سرا سیمگی و ارتباط ضعیف ( روان پزشکی جهانی ، جلد 15 ، شماره ی 2 ، 2016 ) .
منبع :
انجمن روان شناسی آمریکا
فرم در خواست ترجمه ء متون تخصصی روان شناسی و مشاوره